وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 207

1. درون دل به غیر از یار و فکر یار کی گنجد

2. خیال روی او اینجا در او اغیار کی گنجد

3. ز حرف و صوت بیرونست راز عشق من با او

4. رموز عشق وجدانیست در گفتار کی گنجد

5. من و آزردگی از عشق او حاشا معاذلله

6. دلی کز مهر پر باشد در او آزار کی گنجد

7. به رطل بخت یک خمخانه می ساقی که بر لب نه

8. به ظرف تنگ من این بادهٔ بسیار کی گنجد

9. چه جای مرهم راحت دل بیمار وحشی را

10. بجز حسرت در آن دل کز تو شد افکار کی گنجد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیابان قناعت وسعتی دارد که هر موری
* نمی داند کم از ملک سلیمان چشم تنگش را
شعر کامل
صائب تبریزی
* لقای تو چو نباشد بقای عمر چه سود
* پناه تو چو نباشد سپر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* گرم صد بار سوزی، باز بَر گِردِ سرت گَردَم
* نیم پروانه، کز یک سوختن از دست و پا افتم
شعر کامل
نظیری نیشابوری