وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 248

1. الاهی از میان ناپسندان بر کران دارش

2. ز دام حیلهٔ مردم فریبان در امان دارش

3. صدای شهپر شاهینی از هر گوشه می‌آید

4. تذرو غافلی دارم مقیم آشیان دارش

5. خدایا با منش خوش سر گران داری و خرسندم

6. نه تنها با من و بس ، با همه کس سرگران دارش

7. پدید آرد هوس از عشق با مردم جفا کاری

8. نمی‌خواهم بر این باشد ، خداوندا برآن دارش

9. تغافل کیش و کین اندیش و دوری جوی و وحشی خوی

10. عجب وضعیست خوش یارب همیشه آنچنان دارش

11. زمان اول حسن است و هستش فتنه‌ها درپی

12. الاهی در امان از فتنهٔ آخر زمان دارش

13. خدایا فرصت یک حرف پند آمیز می‌خواهم

14. نمی‌گویم که با وحشی همیشه همزبان دارش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یک ذره وفا را به دوعالم نفروشیم
* هرچند درین عهد خریدار ندارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد
* ابری که در بیابان بر تشنه‌ای ببارد
شعر کامل
سعدی
* روز مرگم نفسی وعده دیدار بده
* وان گهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر
شعر کامل
حافظ