وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 267

1. هر خون که تو دادی چو می ناب کشیدیم

2. زهر تو به سد رغبت جلاب کشیدیم

3. این باب محبت همه اشکال دقیقست

4. ما زحمت بسیار در این باب کشیدیم

5. دوش از طرف بام کسی پرتو مه تافت

6. از ظلمت شب رخت به مهتاب کشیدیم

7. گر آهن بگداخته در بوتهٔ ما ریخت

8. گشتیم سراپا لب و چون آب کشیدیم

9. هر چند خسک بود از او در ته پهلو

10. در بستر از او محنت سنجاب کشیدیم

11. ای دیده به خوابی تو که با اینهمه تشویش

12. از غفلت این بخت گران خواب کشیدیم

13. وحشی نپسندند به پیمانهٔ دشمن

14. آن زهر که ما از کف احباب کشیدیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنین است کردار گردون پیر
* گهی چون کمانست و گاهی چو تیر
شعر کامل
فردوسی
* درون خامه هر گدا شهنشاهی است
* قدم برون منه از حد خویش، سلطان باش
شعر کامل
صائب تبریزی
* امروز خندان آمدی مفتاح زندان آمدی
* بر مستمندان آمدی چون بخشش و فضل خدا
شعر کامل
مولوی