وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 268

1. سحر کجاست که فراش جلوه‌گاه توام

2. نشسته بر سر ره دیده‌بان راه توام

3. هنوز خفته چو بخت منند خلق که من

4. برون دویده ز شوق رخ چو ماه توام

5. من آن گدای حریصم که صبح نیست هنوز

6. که ایستاده به دریوزه نگاه توام

7. مرا تو اول شب رانده‌ای به خواری ومن

8. سحر خود آمده‌ام باز و عذر خواه توام

9. تو بی‌گناه کشی کن که ایستاده به عذر

10. به روز عرض جزا حایل گناه توام

11. اگر به کشتن وحشی گواه می‌طلبی

12. مرا طلب به گواهی که من گواه توام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا صبا شد دسته بند سنبل گلپوش او
* کار او جز عنبر افشانی و عطاری که دید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* قامت به ناز افراخته، خلقی ز پا انداخته
* دل‌ها مسخر ساخته، کشورستانی را ببین
شعر کامل
فروغی بسطامی
* روی خوبت، ماه تابان من است
* ماه رویا! روی خوب از من متاب
شعر کامل
سلمان ساوجی