وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 33

1. کسی خود جان نبرد از شیوهٔ چشم فسون سازت

2. دگر قصد که داری ای جهانی کشتهٔ نازت

3. نمی‌دانم که باز ای ابر رحمت بر که می‌باری

4. که بینم در کمینگاه نظر سد ناوک اندازت

5. همای دولتی تا سایه بر بام که اندازی

6. خوشا بخت بلندی را که سوی اوست پروازت

7. چه گفتم ، اله ، اله آنچنان سرکش نیفتادی

8. که آساید کسی در سایهٔ سرو سرافرازت

9. من آن روز آستان بوسیدم و بار سفر بستم

10. که سر درخانهٔ جان کرد عشق خانه پردازت

11. ز وحشی فاش شد رازی که حسنت داشت پنهانی

12. بکش او را که اشک و آه او کردند غمازت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا در مجلس خوبان سماع انس کی باشد
* که چون سروی برقص آید مرا از رقص وا دارد
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* چوخورشید برزد سر از برج گاو
* ز هر سو برآمد خروش چگاو
شعر کامل
فردوسی
* در مقام حرف بر لب مهر خاموشی زدن
* تیغ را زیر سپر در جنگ پنهان کردن است
شعر کامل
صائب تبریزی