وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 347

1. تو پاک دامن نوگلی من بلبل نالان تو

2. پاک از همه آلایشی عشق من و دامان تو

3. زینسان متاز ای سنگدل ترسم بلغزد توسنت

4. کز خون ناحق کشتگان گل شد سر میدان تو

5. از جا بجنبد لشکری کز فتنه عالم پرشود

6. گر غمزه را فرمان دهد جنبیدن مژگان تو

7. تو خوش بیا جولان کنان گو جان ما بر باد رو

8. ای خاک جان عالمی در عرصه جولان تو

9. سهلست قتل عالمی بنشین تو و نظاره کن

10. کز عهد می‌آید برون یک دیدن پنهان تو

11. بردل اگر خنجر خورد بر دیده گر نشتر خلد

12. آگه نگردم بسکه شد چشم و دلم حیران تو

13. وحشی چه پرهیزی برو خود را بزن بر تیغ او

14. آخر تو را چون می‌کشد این درد بی درمان تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در این باغ از خدا خواهد دگر پیرانه سر حافظ
* نشیند بر لب جویی و سروی در کنار آرد
شعر کامل
حافظ
* حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
* کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
شعر کامل
حافظ
* خوش آن که حلقه‌های سر زلف واکنی
* دیوانگان سلسله‌ات را رها کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی