وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 348

1. دلا عزم سفر دارم از آن در گفتم آگه شو

2. اگر با من رفیقی می‌روم آمادهٔ ره شو

3. سبک باش ای صباح روز عشرت بس گران خیزی

4. تو هم از حد درازی ای شب اندوه کوته شو

5. هنوز از شب همان پاس نخست است ای فلک مارا

6. چه شد چون دیگران گو یک شب ما هم سحر گه شو

7. ز سیمای قصب درماهتاب افتاده جانها را

8. برآی ابر مشکین سایه پوش طلعت مه شو

9. بهشتی هست نام آن مقام عشق و حیرانی

10. ولی تا عقل هست آنجا نشاید رفت آگه شو

11. قبول ورد مردم از تک و پوی عبث خیزد

12. نه مردود در کس باش و نه مقبول در گه شو

13. هوای طبع تشویشات دارد خوش بیا وحشی

14. به اطمینان خاطر گوشه‌ای بنشین مرفه شو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز بار دل به لرزیدن صنوبر راسبک سازد
* اگر در بوستان در جلوه آید سرو بالایش
شعر کامل
صائب تبریزی
* جهان چون شما دید و بیند بسی
* نخواهد شدن رام با هر کسی
شعر کامل
فردوسی
* ز بنفشه تاب دارم که ز زلف او زند دم
* تو سیاه کم بها بین که چه در دماغ دارد
شعر کامل
حافظ