وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 362

1. خوشا در پای او مردن خدایا بخت آنم ده

2. نشان اینچنین بختی کجا یابم نشانم ده

3. نثاری خواهم ای جان آفرین شایستهٔ پایش

4. پر از نقد وفا و مهر یک گنجینهٔ جانم ده

5. سخن بسیار و فرصت کم خدایا وصل چون دادی

6. نمی‌بخشی اگر طول زمان طی لسانم ده

7. سگ خواری کش عشقم به گردن طوق خرسندی

8. اگر خوان امیدی گستری یک استخوانم ده

9. من و آزردگی از عشق و عشق چون تویی حاشا

10. گرت باور نمی‌داری به دست امتحانم ده

11. من آن خمخانه پردازم که بدمستی نمی‌دانم

12. الا ای ساقی دوران می از رطل گرانم ده

13. یکی طومار در دست و در او احوال من وحشی

14. اگر فرصت شود گاهی به یار نکته دانم ده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ادب و شرم تو را خسرو مه رویان کرد
* آفرین بر تو که شایسته صد چندینی
شعر کامل
حافظ
* این یک نفس که دیده ما میهمان توست
* آیینه پیش رو نگذاری چه می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* از ترشرویی ما خاک چه پروا دارد؟
* می اگر سرکه شود تاک چه پروا دارد؟
شعر کامل
صائب تبریزی