وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 363

1. گرفته رنگ ز خون دلم چو لاله پیاله

2. ز بسکه بی تو خورم خون دل پیاله پیاله

3. خوش است بزمگه یار و نالهٔ نی مطرب

4. ز دست یار کشیدن میان لاله پیاله

5. صفای خاطر رندان ز چله خانه نیابی

6. به دیر رو که پر است از می دو ساله پیاله

7. بود علامت باران اشک خرمی ما

8. شبی که بادهٔ روشن مه است و هاله پیاله

9. اگر به چشم تو دعوی نکرد از سر مستی

10. چه شد که بر سر نرگس شکست ژاله پیاله

11. منه ز دست چو نرگس پیاله خاصه در این دم

12. که لاله می‌دهد و می‌خورد غزاله پیاله

13. چگونه توبه کند وحشی از پیاله کشیدن

14. که کرده‌اند به او در ازل حواله پیاله


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تن اگر بیمار شد بر سر میاریدم طبیب
* ای عزیزان کار تن سهل است فکر دل کنید
شعر کامل
جامی
* گفتمش زلف به خون که شکستی گفتا
* حافظ این قصه دراز است به قرآن که مپرس
شعر کامل
حافظ
* شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما
* بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد
شعر کامل
حافظ