وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 393

1. ای جوان ترک وش میر کدامین لشکری

2. ای خوشا آن کشوری کانجا تو صاحب کشوری

3. ای سوار فرد از لشکر جدا افتاده‌ای

4. یا از آن ترکان یغما پیشهٔ غارتگری

5. آتشت در آب پنهانست و زهرت در شکر

6. آشکارا گر چه با من همچو شیر و شکری

7. خواه شکر ریز و خواهی زهر در جامم که تو

8. گر چه زهرم می‌چشانی از شکر شیرین تری

9. وحشی آن صید افکنت گر افکند در خون منال

10. نیستی لایق به فتراکش که صید لاغری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
* زان رو سپرده‌اند به مستی زمام ما
شعر کامل
حافظ
* سودای عشق پختن عقلم نمی‌پسندد
* فرمان عقل بردن عشقم نمی‌گذارد
شعر کامل
سعدی
* همه را بیازمودم ز تو خوشترم نیامد
* چو فروشدم به دریا چو تو گوهرم نیامد
شعر کامل
مولوی