وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 394

1. از برای خاطر اغیار خوارم می‌کنی

2. من چه کردم کاینچنین بی‌اعتبارم می‌کنی

3. روزگاری آنچه با من کرد استغنای تو

4. گر بگویم گریه‌ها بر روزگارم می‌کنی

5. گر نمی‌آیم به سوی بزمت از شرمندگیست

6. زانکه هر دم پیش جمعی شرمسارم می‌کنی

7. گر بدانی حال من گریان شوی بی‌اختیار

8. ای که منع گریه بی‌اختیارم می‌کنی

9. گفته‌ای تدبیر کارت می‌کنم وحشی منال

10. رفت کار از دست کی تدبیر کارم می‌کنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
* فرشته‌ات به دو دست دعا نگه دارد
شعر کامل
حافظ
* تا می توان ز آبله دست رزق خورد
* بهر چه خوشه چین ثریا شود کسی؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن سرو که گویند به بالای تو ماند
* هرگز قدمی پیش تو رفتن نتواند
شعر کامل
سعدی