ظهیر فاریابی_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 104

1. سر ملوک جهان شهریار روی زمین

2. به دست و دل،حسد بحر و غیرت کانی

3. از آن زمان که تو بر تخت ملک بنشستی

4. فریضه گشت که جز گرد ظلم ننشانی

5. مدبران قضا هر زمان فرو خوانند

6. به گوش فکرت تو رازهای پنهانی

7. اگر ز قصه من بنده بشنوی طرفی

8. ز کردگار بیابی ثواب دو جهانی

9. مرا به مدت شش سال حرص علم و ادب

10. به خاکدان نشابور کرد زندانی

11. به هر هنر که کسی نام برد در عالم

12. چنان شدم که نیابم به عهد خود ثانی

13. کسی که منکر این ماجراست گو بنشین

14. به مجلس تو و بشنو دلیل برهانی

15. ز دست فاقه کشیدم هزار شربت تلخ

16. که کس مرا ز عرق تر ندید پیشانی

17. چه مایه خدمت شاهان که پشت پای زدم

18. بدان امید که در من سری بجنبانی

19. از آن سپس به جناب تو التجا کردم

20. مگر که حق من از روزگار بستانی

21. مرا ز بهر جوازی که خواستم صدره

22. روا بود که تو چندین به جان بگردانی

23. رسالتی که ز انشای خود فرستادم

24. به مجلس تو در ابطال حکم طوفانی

25. اگر در آن سخنت شُبهَت است و می خواهی

26. که از جریده ایام نیز بر خوانی

27. مرا چنانک بود هم معیشتی باید

28. که بی غذا نتوان داشت روح حیوانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خطر از لغزش پا نیست مرا در مستی
* طارم تاک به صد دست نگهدار من است
شعر کامل
صائب تبریزی
* بهای باده چون لعل چیست جوهر عقل
* بیا که سود کسی برد کاین تجارت کرد
شعر کامل
حافظ
* ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
* حلوا به کسی ده که محبت نچشیدست
شعر کامل
سعدی