ظهیر فاریابی_دیوانقطعه ها (فهرست)

شمارهٔ 52

1. عمادالدین تو آن تقدیر حکمی

2. که با قدرت فلک را نیست مقدار

3. کشیده خط تو در دفع فتنه

4. به گرد خطه اسلام دیوار

5. فکنده هیبتت چون دور دایم

6. دوار اندر سر گردون دوار

7. عروس ملک را بربسته زیور

8. به دست درفشان و لفظ دُربار

9. تویی آن گوهر عالی که پیشت

10. فلک مانند خاکستر بود خوار

11. گر از خاک است گوهر پس چرا شد

12. ز نسلت گوهری دیگر پدیدار؟

13. چه می گویم تو دریایی و لابد

14. به در یا در بود گوهر سزاوار

15. مبادا کز تو ای دریای معنی

16. شود هر گز یتیم آن در شهوار

17. اگر چه این سخن بر جای خویش است

18. حدیث ما فرحنا یاد می دار


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ضرورتست که نیک کند کسی که شناخت
* که نیکی و بدی از خلق داستان ماند
شعر کامل
سعدی
* بس که رفتند شهیدان غمت سوی عدم
* لاله ها غرقه به خون می دمد آن صحرا را
شعر کامل
جامی
* فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم
* بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
شعر کامل
حافظ