اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1001

1. تا کی بغیر گویی من چشم و گوش باشم

2. من هم زبان برآرم تا کی خموش باشم

3. من خاک آستانم گر مدعی غلامست

4. این خاکساریم به کان خود فروش باشم

5. گر زیر خاک چون خم خشت از سرم بر آری

6. بینی کز آتش دل چون می بجوش باشم

7. خواهم که پیش خلقت مستانه ره بگیرم

8. لیکن تو چون بیایی من کی بهوش باشم

9. این بس که از تو گاهی نیشی خورم چو اهلی

10. من کیستم کز آن لب در بند نوش باشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشک من ناردانه شد نه عجب
* گو دل من کفیده نار شود
شعر کامل
مسعود سعد سلمان
* قلم پوشیده می‌رانم که اسرارم نهان ماند
* اگر چه آتش سوزان به نی نتوان نهان کردن
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما
* بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد
شعر کامل
حافظ