اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1006

1. عمریست که من خاک ره درد کشانم

2. چون سایه قدم بر قدم پیر مغانم

3. از زهد برندی چو فتادم چه تفاوت

4. آن روز همین بودم و امروز همانم

5. با پیر مغان بسته ام اینعهد که دیگر

6. جز خدمت رندان نکنم تا بتوانم

7. ای خضر سعادت مددی تا چو خط یار

8. خود را بلب چشمه حیوان برسانم

9. اهلی بدلم زخم نهان کز ستم اوست

10. روزی بتو بنمایم اگر زنده بمانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برگ خرمایم که از من باد زن سازند خلق
* باد سردم در لب است و ریز ریز اجزای من
شعر کامل
خاقانی
* سفر دراز نباشد به پای طالب دوست
* که زنده ابدست آدمی که کشته اوست
شعر کامل
سعدی
* چه کند سختی ایام به دلهای دو نیم؟
* سنگ با پسته خندان چه تواند کردن؟
شعر کامل
صائب تبریزی