اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 101

1. نور دو چشم کز برم بریده رفته است

2. هیچ نمی رود زدل گرچه زدیده رفته است

3. پای بدامن کفن زان نکشد شهید عشق

4. کز سر مستی جهان دست کشیده رفته است

5. کعبه جان کجا برد بار تعلق خسان

6. یافته ره در آن حرم هر که جریده رفته است

7. هرکه ندیده روی او گر همه کام دیده است

8. عاقبت از جهان چو شد کام ندیده رفته است

9. از پی آن غزال چین اهلی اگر تو جان دهی

10. کی بکف آریش دگر کز تو رمیده رفته است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای خضر حلالت نکنم چشمه حیوان
* دانی که سکندر به چه محنت طلبیده‌ست
شعر کامل
سعدی
* آن مه طوبی خرام گر بچمن بگذرد
* سرو خرامان برد قامت او را نماز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* مرا به علت بیگانگی ز خویش مران
* که دوستان وفادار بهتر از خویشند
شعر کامل
سعدی