اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1012

1. در سجود آستانت از سفر باز آمدیم

2. گر بپا رفتیم از کویت بسر باز آمدیم

3. چو مگس هر چند مارا راندی از خوان وصال

4. ما اسیران بلا کش بیشتر باز آمدیم

5. ریختیم از دیده خون تا ره بکویت یافتیم

6. عاقبت سویت بصد خون جگر باز آمدیم

7. بس شب هجران سبر کردیم تا صبح وصال

8. در گلستان تو چون مرغ سحر باز آمدیم

9. گر چه رفتیم از نظر چون اشک اهلی یکدوروز

10. با هزاران دردمندی در نظر باز آمدیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سخن چون برابر شود با خرد
* روان سراینده رامش برد
شعر کامل
فردوسی
* گفت پیغامبر خداش ایمان نداد
* هر که را صبری نباشد در نهاد
شعر کامل
مولوی
* معلّم چون تو شوخی را ندانست
* بجز درس جفا تعلیم کردن
شعر کامل
جامی