اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1014

1. با کس سخن مگو که من از غیرت آتشم

2. آهی مباد کز جگر گرم برکشم

3. من آن گلم که آتش سوزنده ام تمام

4. آن به که باد نسازد مشوشم

5. گر ناله یی کنم نه ز بیدردیم بود

6. من عاشق صبورم و با درد خود خوشم

7. چشم تو ساقیم شد و دشمن زرشک سوخت

8. او می خیال دارد و من زهر میچشم

9. از آه گرم و سرد نشد دیده روشنم

10. با آنکه همچو شمع همه شب در آتشم

11. آلوده دامنم نشماری که در رهت

12. چون آب دیده پاک دل و صاف و بیغشم

13. اهلی منم که چون سگ دیوانه روز و شب

14. سر گشته هر طرف ز پی آن پریوشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عاشق از بار لباس عاریت آسوده است
* بید مجنون را کلاه و جامه از موی خودست
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز عاشق می شود معشوق را نام و نشان پیدا
* ثمر نیکو نیاید تا نگردد باغبان پیدا
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* او را به چشم پاک توان دید چون هلال
* هر دیده جای جلوه آن ماه پاره نیست
شعر کامل
حافظ