اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 107

1. باز از سر زلف دل آشفته خبر یافت

2. هر رشته مقصود که گم کرد، دگر یافت

3. صد قافله گر سعی برد در ره کعبه

4. در کعبه رسد آنکه سر کوی تو دریافت

5. در ظلمت هجران تو بامشعل خورشید

6. نتوان زدل گمشده یکذره اثر بافت

7. یعقوب برد روشنی دیده زیوسف

8. هر کس که نظر یافت درین راه نظر یافت

9. سرچشمه عشق است سخنهای تو اهلی

10. هر کس که فرو رفت درین چشمه گهر یافت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بی‌ادب تنها نه خود را داشت بد
* بلک آتش در همه آفاق زد
شعر کامل
مولوی
* برخاست نیشکر که ز قد تو دم زند
* از هم جدا جدا شد و ببریده بندبند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* به آن رخسار گندم‌گون جمالت راست بازاری
* که قرص آفتاب آنجا نمی‌ارزد به یک ارزن
شعر کامل
محتشم کاشانی