اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1073

1. روزه بگذشت و هوای می بیغش دارم

2. از مه عید و شفق نعل در آتش دارم

3. هرکه بینی خوشی خود طلبد جز من زار

4. که بدین ناخوشی خویش عجب خوش دارم

5. خورده ام تیر تو چون آهو از آن بار دگر

6. از پی تیر دگر چشم به ترکش دارم

7. مکن ایدوست قیاس طرب از رنگ رخم

8. که بصد خون جگر چهره منقش دارم

9. جان جفا چند کشد کز تو بجان رحمت نیست

10. شرم باری من ازین جان بلاکش دارم

11. در چنین قحط کرم شاکرم از پیر مغان

12. که اگر هیچ ندارم می بیغش دارم

13. گفت اهلی چو طبیب تو منم دل خوشدار

14. من نه آنم که دل خسته مشوش دارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ساقی به چند رنگ می اندر پیاله ریخت
* این نقش‌ها نگر که چه خوش در کدو ببست
شعر کامل
حافظ
* نیست غیر از دست خالی پرده پوشی سرو را
* خار چندین جامه رنگین ز گل پوشیده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* روز و شب را همچو خود مجنون کنم
* روز و شب را کی گذارم روز و شب
شعر کامل
مولوی