اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1074

1. من از گلهای خون دل از آن رخساره تر دارم

2. که از دست رقیب خار خاری در جگر دارم

3. مرا گویی که یارت کیست خواهم دیگری گویم

4. ولی دل ندهم گفتن که من یار دگر دارم

5. همی خواهم که ره یابم درون سینه مردم

6. که گر درد تو یابم در دلی آن نیز بردارم

7. شتابان میروی دانم نگردی یار من لیکن

8. بگردان گوشه چشمی که ذوق یکنظر دارم

9. مرا هرچند یاری بیش، او بیگانه تر اهلی

10. عجب بختی زبون و طالع بی پا و سر دارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بهر موئی از آن زلف پریشان
* دل جمعی پریشان می‌توان یافت
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* گریه شمع از برای ماتم پروانه نیست
* صبح نزدیک است، در فکر شب تار خودست
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفت پیغامبر خداش ایمان نداد
* هر که را صبری نباشد در نهاد
شعر کامل
مولوی