اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1129

1. بهر جا چشم بگشایم جمال یار می بینم

2. تو گویی صورت یار از در و دیوار می بینم

3. جهانی عاشق رویش ولیکن رخ ز من تابد

4. که من در عین بیتابی درو بسیار می بینم

5. مگر درمان درد من شکیبایی کند ورنه

6. فزونتر میشود دردم گرش صدبار می بینم

7. مرا هرگز نباشد بر رخ او طاقت دیدن

8. مگر چون بگذرد گاهی در او رفتار می بینم

9. نه تنها اهلی شیدا که مجنون نیز بگریزد

10. ز رسوایی که من در کوچه و بازار می بینم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یاری اندر کس نمی‌بینیم یاران را چه شد
* دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
شعر کامل
حافظ
* هر شام و سحر عکس گل و نسترن از باغ
* سرخاب و سفید آب کند روی هوا را
شعر کامل
سلمان ساوجی
* سرو من برخاست، از قدش قیامت شد پدید
* غیر آن قامت که من دیدم قیامت را که دید؟
شعر کامل
هلالی جغتایی