اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 118

1. آن شوخ سوارست و سوی ما گذرش نیست

2. خورشید بلندست و شب ما سحرش نیست

3. تا کار دل ما بکجا میرسد آخر

4. کز غمزه خون ریز جوانان حذرش نیست

5. اکنون که به عاشق کشی آن شوخ خبر داد

6. عاشق چه نشیند مگر از خود خبرش نیست

7. بیچاره اسیری که گرفتار بتان شد

8. جز کشته شدن هیچ دوای دگرش نیست

9. گر چرخ دهد عرض تحمل زمه و مهر

10. اهلی سگ یارست بدینها ...رش نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کی کند ناخوب را بیداد خوب
* چون کند نامرد را کافور مرد
شعر کامل
سنایی
* من از تو روی نپیچم گرم بیازاری
* که خوش بود ز عزیزان تحمل خواری
شعر کامل
سعدی
* تا غوطه در عرق نزند جبهه کریم
* گرد خجالت از رخ سایل نمی رود
شعر کامل
صائب تبریزی