اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 117

1. در بت پرستی قبله ام چون آن بت روحانی است

2. در سجده شکر حقم کاین دولتم ارزانی است

3. دلدار اگر جوری کند از غایت یاری بود

4. جور بتان بر عاشقان دلداری پنهانی است

5. من بی رخ روحانیش در ظلمت غم چون زیم

6. جایی که روز روشنم بی او شب ظلمانی است

7. لب بسته شد هرکس که او دانا شد از علم نظر

8. غوغای بحث مدعی از غایت نادانی است

9. از ملک عالم در گذر آباد کن دل را به عشق

10. کاین ملکش از روز ازل بنیاد بر ویرانی است

11. اهلی براه وصف او تا می توانی پامنه

12. صد سال اگر این ره روی آخر قدم ویرانی است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در پرده حجاز بگو خوش ترانه‌ای
* من هدهدم صفیر سلیمانم آرزوست
شعر کامل
مولوی
* وقت گل زان گونه کز گل سبزۀ تر می دهد
* کشتۀ آن غمزه را از خاک نشتر می دهد
شعر کامل
جامی
* در بیستون ز نالۀ من گر صدا فتد
* نالد ز درد کوه جدا كوهكن جدا
شعر کامل
جامی