اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1251

1. خوش آنکه بودمه من زباده مست شده

2. فکنده دست ز دوش من و ز دست شده

3. چو کام از آن لب میگون دلم مست یافت

4. چنان خوشست بمستی که می پرست شده

5. اگر چه دین و دلم شد شراب و شاهد و ساقی

6. چرا ملول نشینم چو هر چه هست شده

7. مگر غبار مرا سر بلند سازد باد

8. چنین که در ره یارم چو خاک پست شده

9. خمیده شد چو کمان قد اهلی از غم یار

10. کشاکش اجلس در پی شکست شده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رباب و چنگ به بانگ بلند می‌گویند
* که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید
شعر کامل
حافظ
* دارم امید بر این اشک چو باران که دگر
* برق دولت که برفت از نظرم بازآید
شعر کامل
حافظ
* پس از تحمل سختی امید وصل مراست
* که صبح از شب و تریاک هم ز مار آید
شعر کامل
سعدی