اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1386

1. ایکه در آیینه بینی روی و ناز افزون کنی

2. آه اگر خود را بچشم من ببینی چون کنی

3. پنجه صبر مرا هرچند برتابی به جور

4. کی عنان قهر خود از دست من بیرون کنی

5. شیوه شیرین نهان میداری از ناموس خود

6. ورنه از یک خنده صد فرهاد را مجنون کنی

7. از تو زان نالم که گه گاهی دل ریش مرا

8. مرهمی بخشی ز زخم دیگرش پرخون کنی

9. از لب لعل تو اهلی در خمار غم بسوخت

10. هم مگر معجون دردش زان لب میگون کنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ملامتگوی عاشق را چه گوید مردم دانا
* که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل
شعر کامل
سعدی
* می شوند از سرد مهری دوستان از هم جدا
* برگها را می کند باد خزان از هم جدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* به وفای تو درآمیخت چنان آب و گِلم
* که دمد بعد وفات از گل من بوی وفات
شعر کامل
جامی