اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 151

1. ز قامت تو چگویم که فتنها برخاست

2. قیامت است که در روزگار ما برخاست

3. اگر صفا طلبی کام دل مجوی که یار

4. چو در کنار نشست از میان صفا برخاست

5. به هر چمن که چو آب روان خرامیدی

6. پی قیام تو سرو سهی به پا برخاست

7. وفا نه از تو که از هیچ کس نمی بینم

8. چه حالت است؟ مگر از جهان وفا برخاست

9. جهان بکام تو اهلی کنون شود کان سرو

10. نشست با تو و بخت از سر جفا برخاست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن چه بر من کارها را سخت می‌سازد مدام
* بی‌ثباتی‌های صبر سست بنیاد منست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
* گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
شعر کامل
حافظ
* شد طبیب من بیمار مسیحا نفسی
* تو برو بهر علاج دل بیمار دگر
شعر کامل
وحشی بافقی