اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 152

1. لاف صاحب نظری از دل هشیار خوش است

2. چشم بیدار فراوان، دل بیدار خوش است

3. خوش بود گر رگ جان رشته زنار بود

4. بزبان چند توان گفت که زنار خوش است

5. مستی و رقص و طرب شیوه عیاران است

6. رقص مستان محبت بسردار خوش است

7. ای اجل رحم کن امروز بوصلم بگذار

8. که جگر تشنه ام و شربت دیدار خوش است

9. گلرخان مرهم داغ دل مراغان خودند

10. آه از آن گل که بآزار من زار خوش است

11. گر ملول است طبیب از غم بیماری دل

12. گو تو خوش باش که با غم دل بیمار خوش است

13. سربلندان جهان با گل این باغ خوشند

14. دل افتاده اهلی است که با خار خوش است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به سان‌ گوی کردم دل که دیدم آن صنم دارد
* زسنبل زلف چون چوگان و ازگل چهره چون میدان
شعر کامل
امیر معزی
* هوای دامن صحراست لیلی را مگر در سر؟
* که دل در سینه می لرزد چو برگ بید مجنون را
شعر کامل
صائب تبریزی
* ای نفس اگر به دیدهٔ تحقیق بنگری
* درویشی اختیار کنی بر توانگری
شعر کامل
سعدی