اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 206

1. چون غنچه صد دل پاره شد لب ناگشودن مشکل است

2. با این پریشان خاطری مجموع بودن مشکل است

3. از غمزه چشم خوشت نتوان که دل باز آور

4. دل صید شاین چون شود بازش ربودن مشکل است

5. پیش شهیدان غمت من چون بگویم عاشقم

6. در زمره اهل هنر خود را ستودن مشکل است

7. همسایه ام گوید که کس همسایه عاشق مباد

8. بس کز فغانم خلق را شبها غنودن مشکل است

9. اهلی، تو در معنی فزا صورت بحال خود بهل

10. تن کاستن آسان بود جان را فزودن مشکل است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عزتم بین که بر آرنده ی حاجات هنوز
* از لبم نام تو هنگام دعا نشنیده است
شعر کامل
عرفی شیرازی
* صفای باده روشن ز جوش سینه اوست
* تو چاره ساز خودی آسمان چه خواهد کرد؟
شعر کامل
رهی معیری
* بازیچه امواج بود کشتی خالی
* دل را ز غم و درد سبکبار مدارید
شعر کامل
صائب تبریزی