اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 273

1. خوش آنکه دور فلک بر مراد من میگشت

2. که خار گلشن بختم گل و سمن می گشت

3. خوش آنکه بر من لب تشنه خون ترش میشد

4. مرا از آن ترشی آب در دهن می گشت

5. خوش آنکه از سخنم لب چو غنچه گر بستی

6. دگر شکفته تر از گل بیک سخن می گشت

7. خوش آنکه گر گرهی می فتاد در کارم

8. گره گشای من آن زلف پرشکن می گشت

9. خوش آنکه در ظلمات غم آن لب شیرین

10. ز خنده چشمه حیوان به چشم من می گشت

11. خوش از آنکه از رخ آن بت هزار عاشق مست

12. بیک نظاره که می کرد برهمن می گشت

13. خوش آنکه گاه تبسم هزار چون اهلی

14. فدای آن لب شیرین و آن دهن می گشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا داشتیم چون سرو یک پیرهن درین باغ
* از گرم و سرد عالم پروا نبود ما را
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه پرواگر در میخانه ها را محتسب گل زد؟
* نبندد نرگس مستش، دکان می فروشی را
شعر کامل
حزین لاهیجی
* همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
* به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
شعر کامل
حافظ