اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 3

1. آنکه نور دیده سازد روی آتش ناک را

2. سرمه چشم ملایک ساخت مشتی خاک را

3. گر دل آدم نبودی جلوه گاه حسن او

4. با گل آدم چه نسبت بود جان پاک را

5. آه ازین نقاش شورانگیز کز نقش بیان

6. زنگ از دل می برد آیینه ادراک را

7. تا ابد از صورت شیرین لبان پرویزوار

8. دیده از حیرت ببندد خسرو افلاک را

9. هر که کرد از شکر لطف خودش شیرین زبان

10. زهر حسرت میدهد نوش لبش تریاک را

11. ای که می گویی خرام قدم خوبان دل برد

12. این خرامیدن که داد آن قامت چالاک را

13. گر نکردی خون اهلی چشم خوبان را حلال

14. تیغ خونریزی ندادی غمزه بی باک را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گاه خلوت صوفیان وقت با موی چو شیر
* ورد خود ذکر برنج و شیر و شکر کرده‌اند
شعر کامل
سنایی
* جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
* هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد
شعر کامل
حافظ
* شعر من شعرست و شعر دیگران هم شعر لیک
* ذوق نیشکر کجا یابد مذاق از بوریا
شعر کامل
سلمان ساوجی