اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 321

1. سرو بر خاک ره از رشک قد یار نشست

2. جلوه قامت او دید ز رفتار نشست

3. خاک در دیده آن رهرو بی صبر و ثبات

4. کز ره کعبه بآزردگی خار نشست

5. تا چو صورت تهی از جان نشود قالب ما

6. بفراغت نتوان پشت بدیوار نشست

7. حسن یوسف همه را پرده ناموس درید

8. بس زلیخا صفتی بر سر بازار نشست

9. دوش در مجلس ما باد سحر کرد گذار

10. شمع را گرمی بازار بیکبار نشست

11. تنم از شوق بتان هیزم آتشکده شد

12. رشته جان همه در وصله زنار نشست

13. تو درون آی که تا جان رود از خانه تن

14. که بسی ماند درین خانه و بسیار نشست

15. از گران باری تن جان سبکروحان رست

16. اهلی از زحمت جان نیز سبکبار نشست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شاه آن نیست که ملکی به سپاهی گیرد
* شاه آنست که بر ملک دلی باشد شاه
شعر کامل
وحشی بافقی
* ز بس که مهر تو با این و آن یقین دارم
* به دوستی تو با کائنات کین دارم
شعر کامل
محتشم کاشانی
* از زلف دهد بنفشه را تاب
* وز چهره گل شکفته را آب
شعر کامل
نظامی