اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 343

1. عیسی دم ما همدم اگر نیست غمی نیست

2. ما را غم آن کشت که با ماش دمی نیست

3. ای ابر کرم مرحمتی کن که درین راه

4. جز اشک من تشنه جگر هیچ نمی نیست

5. گر وصل تو جویم بگدایی مکنم عیب

6. درویشم و در ملک تو صاحب کرمی نیست

7. با درد تو صد شکر بود صاحب دردش

8. بی درد کند شکر که او را المی نیست

9. برخیز و دل شحنه و قاضی ببر از راه

10. وانگاه بکش هرکه تو خواهی که غمی نیست

11. اهلی، ره مقصود که در چشم تو دورست

12. پا بر سر جان نه که بغیر از قدمی نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خوردن گندم برون انداخت آدم را ز خلد
* تا بدانی پیش حق یک جو اطاعت سهل نیست
شعر کامل
صائب تبریزی
* بترس از خدا و میازار کس
* ره رستگاری همین است و بس
شعر کامل
فردوسی
* کسری و ترنج زر، پرویز و به زرین
* بر باد شده یکسر، با خاک شده یکسان
شعر کامل
خاقانی