اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 461

1. تو آفتابی و شوق تو ناتوانم کرد

2. نمیرسد بتو دستم چه میتوانم کرد

3. چه همت است ز جانبخشی فلک بر من

4. که چون تو آفت (جانرا) بلای جانم کرد

5. ز نرگس تو چگویم که تا سخن کردم

6. بعشوه کرد نگاهی که از زبانم کرد

7. ز شوق کعبه مقصود اینقدر رفتم

8. که خار باد بهاری در استخوانم کرد

9. اگرچه ریخت فلک خونم از سخن اهلی

10. خوشم که بر در او خاک آستانم کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* امروز بسی پیش تو خوارند و پس از مرگ
* بر خاک شهیدان تو خار است علامت
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* اگر دل توان داشتن شادمان
* به شادی چرا نگذرانی زمان
شعر کامل
فردوسی
* مستان خدا گر چه هزارند یکی اند
* مستان هوا جمله دوگانه‌ست و سه گانه‌ست
شعر کامل
مولوی