اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 640

1. با من رقیب دون کسی از همدمی نشد

2. خود را خراب کردم و او آدمی نشد

3. از جان گسستم و نگسستم ز عهد تو

4. هرگز بنای عهد بدین محکمی نشد

5. شادی دهر اگر چه نیر زد بغم ولی

6. کسی در زمانه شاد هم از بیغمی نشد

7. ای پیر میفروش گدای توام که کس

8. محروم از در تو به بیدرهمی نشد

9. بوی نشاط بر دل اهلی نمیوزد

10. گویی نصیب اهل دلان خرمی نشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آمده‌ام بدین جهان تا که ز نی شکر برم
* نامده‌ام که از شکر قصه برم خبر برم
شعر کامل
فیض کاشانی
* فراش خزان ورق بیفشاند
* نقاش صبا چمن بیاراست
شعر کامل
سعدی
* دم آخر که مررا عمر به سر می‌آید
* گر تو آیی به سرم عمر دگر می‌آید
شعر کامل
هلالی جغتایی