اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 648

1. سایه کی بر خاک من آن سر و چالاک افکند

2. شمع از آن نبود که هرگز سایه بر خاک افکند

3. من در عمری ز دلتنگی ندارم خنده یی

4. عاقبت چون پسته این غم بر دل چاک افکند

5. تا بکی گرد رهت باد از جبین من برد

6. کی بود کاین طوطیا در چشم نمناک افکند

7. دوزخی گردد هر آن منزل که من منزل کنم

8. بسکه آهم آتشی در خاک و خاشاک افکند

9. با چنین آه جر سوزی که اهلی میکشد

10. گر نیابد کام خود آتش با افلاک افکند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بدی را بدی سهل باشد جزا
* اگر مردی احسن الی من اسا
شعر کامل
سعدی
* بد و نیک هم بگذرد بی‌گمان
* رهایی نباشد ز چنگ زمان
شعر کامل
فردوسی
* بس که شب ها دور از آن گل خاک بر سر می کنم
* همچو سبزه صبحدم از خاک سر بر می کنم
شعر کامل
جامی