اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 647

1. رقیب از رشک من هر لحظه در خارها دارد

2. که آن یوسف رخ از شوخی بمن آزارها دارد

3. مرا چون بید بنماید بغیر و زیر لب خندد

4. من از آن خنده میابم که با من کارها دارد

5. بهرجاییکه بنشیند چو خیزد دامن افشاند

6. که میداند ز مژگانم بدامن خارها دارد

7. نگویم با پری ماند پری را من کجا دیدم

8. همی بینم که نقشی بر در و دیوارها دارد

9. سگ کوی بتان باشد خورد سنگ جفا اهلی

10. نه از بیگانه بلک از خویشتن آزارها دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نخست موعظه پیر صحبت این حرف است
* که از مصاحب ناجنس احتراز کنید
شعر کامل
حافظ
* مسند به باغ بر که به خدمت چو بندگان
* استاده است سرو و کمر بسته است نی
شعر کامل
حافظ
* زره ز زلف گره گیر بر تن است تو را
* به روز رزم چه حاجت به جوشن است تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی