اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 694

1. سحر چو آه من می پرست میخیزد

2. بهر که میوزد از خواب مست میخیزد

3. کسیکه با تو چو یاری نشست و خاست کند

4. چه جای دل ز سر هر چه هست میخیزد

5. مگر بسوخت دل زار کز درون دودی

6. بلند میشود و ناله پست میخیزد

7. زهی فریب تو ای بت که گر مسلمانی

8. نشست با تو دمی می پرست میخیزد

9. مگر به تیغ تو اهلی ز غم رهد ورنه

10. کرا بغیر تو کاری ز دست میخیزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر جان عاشق دم زند آتش در این عالم زند
* وین عالم بی‌اصل را چون ذره‌ها برهم زند
شعر کامل
مولوی
* جهان را چنین است ساز و نهاد
* ز یک دست بستد به دیگر بداد
شعر کامل
فردوسی
* دنیا که جسر آخرتش خواند مصطفی
* جای نشست نیست بباید گذار کرد
شعر کامل
سعدی