اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 862

1. ساغر زده و شمع قد افراخته یی باز

2. در خرمن گل آتشی انداخته یی باز

3. پیداست از آن خنده شیرین نهانی

4. با غمزده یی شعبده یی باخته یی باز

5. من سوخته خرمن شدم از نعل سمندت

6. چون برق چرا بر سر من تاخته یی باز

7. انگشت نما چون مه نو کردیم از ضعف

8. رسوای جهان از ستمم ساخته یی باز

9. آتش ننشست ای گلت از کشتن بلبل

10. مست از پی خون ریختن فاخته یی باز

11. با لاله ستان دل از آنت نظر افتاد

12. کز لاله دلسوخته نشناخته یی باز

13. آهت چو شفق دامن افلاک گرفته

14. اهلی علم داد بر افراخته یی باز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کار زلف توست مشک‌افشانی و نظارگان
* مصلحت را تهمتی بر نافهٔ چین بسته‌اند
شعر کامل
حافظ
* زین آتش نهفته که در سینه من است
* خورشید شعله‌ایست که در آسمان گرفت
شعر کامل
حافظ
* محو کی از صفحه دلها شود آثار من؟
* من همان ذوقم که می یابند از افکار من
شعر کامل
صائب تبریزی