اهلی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 887

1. من نه آنم که بنالم ز دل افکاری خویش

2. که مرا غایت کام است جگر خواری خویش

3. کام دل از تو نجویم که بسی خوش دارم

4. خار خار جگر و سوز دل و زاری خویش

5. ای طبیب ار نکنی چاره من وقت خوش است

6. که من خسته خوشم نیز به بیماری خویش

7. گر نشد روزی من روز وصال تو بس است

8. شب تنهایی و کنج غم و بیداری خویش

9. صبر اگر یار بود در غم دل اهلی را

10. گر تو یارش نشوی بس بودش یاری خویش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق
* خرمن مه به جوی خوشه پروین به دو جو
شعر کامل
حافظ
* نگرفت در تو گریه حافظ به هیچ رو
* حیران آن دلم که کم از سنگ خاره نیست
شعر کامل
حافظ
* لاله را چهره شود چون شنبلید
* کو چو گل در بوستان آید همی
شعر کامل
سیف فرغانی