امیر معزی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 14

1. مرا گذر به‌سوی کوی یار باید کرد

2. زدیده بر سرکویش نثار باید کرد

3. چو در فتاد به‌دام آن نگار سیم اندام

4. سه بوسه از دو لب او شکار باید کرد

5. چو وصل بر سر کوی استوار خواهد شد

6. ‌در سرای به قفل استوار باید کرد

7. همه حدیث سماع و شراب بایدگفت

8. همه حکایت بوس وکنار بایدکرد

9. وگر به وقت صبوح از خمار باشد رنج

10. شراب و بوسه علاج خمار باید کرد

11. چو یار نیست به دست آرزوست اینکه مرا

12. نخست باری تدبیر یار باید کرد

13. شفیع باید بردن مگر بسازد یار

14. چو یار ساخته شد سازگار باید کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* درد عشقی کشیده‌ام که مپرس
* زهر هجری چشیده‌ام که مپرس
شعر کامل
حافظ
* زمین شد به کردار دریای قیر
* همه موجش از خنجر و گرز و تیر
شعر کامل
فردوسی
* فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب
* چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
شعر کامل
حافظ