امیر معزی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 59

1. ای ترک زبهر تو دلی دارم و جانی

2. ور هر دو بخواهی به‌ تو بخشم به زمانی

3. با چون تو بتی زشت بود گر چو منی را

4. تیمار دلی باشد و اندیشهٔ جانی

5. از کوچکی ای بت که دهان داری گفتم

6. آن غالیه‌دان است همانا نه دهانی

7. وز لاغری ای بت که دهان داری گویم

8. آن سیمین کلک است همانا نه میانی

9. نه نه‌ که به آن سان‌ که میان و دهن توست

10. من بنده‌ام ازکلکی و از غالیه دانی

11. باد آید و از حلقهٔ زلفین تو هر شب

12. بر لاله ستان تو کند مشک فشانی

13. شادند همه شهر به‌دیدار تو امروز

14. حقا که چنین است و در این نیست گمانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* درد ما را نیست درمان الغیاث
* هجر ما را نیست پایان الغیاث
شعر کامل
حافظ
* چون قمری از این رشک ننالد به چمن ها
* کاین اشک روان را به من آن سرو روان داد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* پرویز کنون گم شد، زان گمشده کمتر گو
* زرین تره کو برخوان؟ رو کم ترکوا برخوان
شعر کامل
خاقانی