امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1296

1. نمی داند مه نامهربانم

2. که دور از روی خویش بر چه سانم؟

3. چو زلف بیقرارش بیقرارم

4. چو چشم ناتوانش ناتوانم

5. برو، باد و گدایی کن به کویش

6. بگو با آن مه نامهربانم

7. «که گر چه می نهی بار فراقم

8. وگر چه می زنی تیغ زبانم

9. هنوزم مهرت اندر سینه باشد

10. اگر در خاک ریزد استخوانم »

11. بپرس از شمع حال سوز خسرو

12. که تا گوید که شبها بر چه سانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* لاله‌اش از سیلیت نیلوفری شد آه آه
* ای معلم شرم از آن رویت نشد رویت سیاه
شعر کامل
وحشی بافقی
* باز در این جوی روان گشت آب
* بر لب جو سبزه دمیدن گرفت
شعر کامل
مولوی
* اگر دلجویی طفلان نمی شد سنگ راه من
* به مجنون یاد می دادم ز خود بیرون دویدن را
شعر کامل
صائب تبریزی