امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1424

1. برفت عمر و به سوی خدای روی نکردم

2. بشد غنیمت و اوقات جستجوی نکردم

3. ز لوث فسق دل من چگونه دست بشوید؟

4. به غسل جای ندامت چو دیده چوی نکردم

5. سیاه رویی خود را به آب دیده نشستم

6. به صف مردان خود را سفید روی نکردم

7. طریق شیردلی های شبروان چه شناسم

8. که صحبتی دو سه شب باسگان کوی نکردم؟

9. کجا به حضرت سلطان قبول حال بیاید

10. سری که در خم چوگان عشق گوی نکردم

11. دماغ کرد چنینم که طیب خلق ندانم

12. زکام داشت بر آنم که مشک بوی نکردم

13. به ترک خوی بدم می دهند پند، ولیکن

14. کنون چگونه کنم، کز نخست خوی نکردم؟

15. تمام عمر برانداختم به کذب که هرگز

16. به صدق پیش خدا قامت دو توی نکردم

17. وبال من همه شعر آمد و دریغ که خسرو

18. نگفت «خاموش » و من ترک گفتگوی نکردم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر دو عالم قیمت خود گفته ای
* نرخ بالا کن که ارزانی هنوز
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* دل را ز قید جسم رها می کنیم ما
* این دانه را ز کاه جدا می کنیم ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم
* اول کسی که لاف محبت زند منم
شعر کامل
سعدی