امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1500

1. باز این دل من رو به که آورد، ندانم؟

2. وان صبر که بوده ست، کجا کرد، ندانم؟

3. شب ها منم و گوشه غم حال من این است

4. حال دل آواره شبگرد ندانم

5. آن گرد که می خیزد ازان راه ببینید

6. و آن کیست سوار از پی آن گرد، ندانم؟

7. اشک از سفر کوی ویم تحفه غم آورد

8. من خوش تر ازین هیچ ره آورد ندانم

9. بازم به جگر می خلد آن قامت چون تیر

10. ساقی، قدح باده که من درد ندانم

11. یاری که برنجد ز جفا، یار نگویم

12. مردی که بترسد ز بلا، مرد ندانم

13. از هر که بپرسند بگوید که چه خسرو

14. یک سوخته حادثه پرورد ندانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
* هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد
شعر کامل
حافظ
* باد بوی سمن آورد و گل و نرگس و بید
* در دکان به چه رونق بگشاید عطار؟
شعر کامل
سعدی
* غبار تن نگیرد دامن دلهای قدسی را
* قفس بر مرغ وحشی شهپر پرواز می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی