امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1982

1. باز روی تو خون آلوده و جعد تو تر است

2. زلف مشکین ترا باد صبا جلوه گر است

3. گل دمد در چمن حسن تو از خندیدن

4. مگر اندر سر زلف تو نسیم سحر است

5. تا بزیر و زبر رخ گل و سنبل داری

6. سنبل و گل شده از روی تو زیر و زبر است

7. هر که دید آن خط تو غالیه دارند از اشک

8. خال مشکین تو خود غالیه دان دگر است

9. نگشاید مگر آن لحظه که لب بگشایی

10. جعد شکر که گره بر گره از نیشکر است

11. وصل تو هیچ فراموش ز دل می نشود

12. گوییا لطف ملک زاده خورشید فر است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
* ترک رضای خویش کند در رضای یار
شعر کامل
سعدی
* اگر نه مدح تو گوید زمانه سوسن را
* بنفشه‌وار زبان از قفا بدر گیرد
شعر کامل
سلمان ساوجی
* ای نفس اگر به دیدهٔ تحقیق بنگری
* درویشی اختیار کنی بر توانگری
شعر کامل
سعدی