امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1983

1. فتح می آید در دهلیز دولت باز کن

2. بارگاه فخر خود با آسمان همراز کن

3. کوس نصرت کوب و چرم طبل اگر سوده شود

4. تیغ برکش پوست از سرهای دشمن ساز کن

5. بندبند فاجران گر فی المثل از آهن است

6. این چنین بندان به پای پیل گرگ انداز کن

7. تیغ تو چون در بر لشکر کلید فتح شد

8. دست بگشا قلعه دربند را در باز کن

9. تیغ خود را گو که جان خصم و دشت کربلاست

10. گر توانی در بیابانی چنین پرواز کن

11. زنده شد ز افسانه های خشت تو بهرام گور

12. زین فسانه هفت گنبد را پر از آواز کن

13. ز ابر نیسان خود و آوازه باران خود

14. غلغلی افگن به دریا گوش ماهی باز کن

15. زآهن شمشیر درهای همه عالم بگیر

16. وانگه انعام ندیمان سخن پرداز کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود
* این همه قول و غزل تعبیه در منقارش
شعر کامل
حافظ
* گر چه زندانی است دست خالیم در آستین
* کارساز عالمی از همت مردانه ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* از پیر گوشه گیری وسیر از جوان خوش است
* از تیر راستی و کجی از کمان خوش است
شعر کامل
صائب تبریزی