امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 397

1. رخت کز آتش تبها به تاب در عرق است

2. چو نیک می نگرم آفتاب در عرق است

3. به خونش گر شد آن روی و در عرق افتاد

4. همیشه شمع منور به تاب در عرق است

5. به گرد عارض و روی تو خط خوی آلود

6. محقق است که چون مشک ناب در عرق است

7. چو عکس روی خوی آلوده اش به جام افتاد

8. قدح چو با دل پر خون شراب در عرق است

9. ز رشک آنکه عرق بر رخش چرا غلتید

10. سرشک دیده ما چون حباب در عرق است

11. ز غیرت این تن خسرو چو در تب و سوز است

12. دلش بر آتش غم چون کباب در عرق است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بشنو این نی چون شکایت می‌کند
* از جداییها حکایت می‌کند
شعر کامل
مولوی
* دنیا خوشست و مال عزیزست و تن شریف
* لیکن رفیق بر همه چیزی مقدمست
شعر کامل
سعدی
* تا کی در انتظار قیامت توان نشست
* برخیز تا هزار قیامت به پا کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی