لینک اشتراک گذاری
کپی شد
امیرخسرو دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 660

1. ای که چون جان رفته ای از پیش ما، باز آی زود

2. کز فراقت سوختم بر آتش دل همچو عود

3. پیش روی خود مرا بنشان بر آتش چون سپند

4. تا بسوزم خویشتن را کوری چشم حسود

5. ای که بردی آبروی من ز آه دل بترس

6. چون مرا در جان زدی آتش، مشو غافل زدود

7. صورت جان بی حجاب آن روز دیدم ذره وار

8. کافتاب روی او از روزن دل رو نمود

9. قصه ما با تو از لیلی و مجنون در گذشت

10. خسرو و شیرین چه باشد، وامق و عذرا چه بود

11. عاشقی و رندی و دیوانگی، در شخص ما

12. قصه و افسانه نبود راستی باید شنود

13. عشق ازان بالاتر است آری که خسرو را به زور

14. گاه پیری سر برد پیش جوانان در سجود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* از کران تا به کران لشکر ظلم است ولی
* از ازل تا به ابد فرصت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* زنگ صحبت را به خلوت می توان از دل زدود
* زندگانی در جهان بی گوشه دل مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان
* بلا بگردد و کام هزارساله برآید
شعر کامل
حافظ