انوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 114

1. مرا مرنجان کایزد ترا برنجاند

2. ز من مگرد که احوال تو بگرداند

3. در آن مکوش که آتش ز من برانگیزی

4. که آب دیدهٔ من آتش تو بنشاند

5. اگر ندانی حال دلم روا باشد

6. خدای عز و جل حال من همی داند

7. مرا به بندگی خود قبول کن زان پیش

8. که هرکه دیده مرا بندهٔ تو می‌خواند

9. مباش ایمن بر حسن و کامرانی خویش

10. که هرچه گردون بدهد زمانه بستاند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نخواستم که بگویم حدیث عشق و چه حاجت
* که آب دیده سرخم بگفت و چهره زردم
شعر کامل
سعدی
* من جلوهٔ شباب ندیدم به عمر خویش
* از دیگران حدیث جوانی شنیده‌ام
شعر کامل
رهی معیری
* گه میان چشم نیلوفر زبانه بر زند
* گاه دودش گرد او چون برگ نیلوفر شود
شعر کامل
فرخی سیستانی